کل این پست در ظاهر به شماست و در واقع به خودم (به جز جمله ی آخرش)

ساخت وبلاگ

می دونی ، فک کنم مشکل اصلی اینه که آدما همه چیز رو با هم مقایسه می کنن.چشمای درشت قشنگ تر از چشمای ریزه. منطقی بودن بهتر از احساساتی بودنه. شر بودن بهتر از آروم بودنه.فلان بهتر از فلان.بهمان بهتر از بهمان.

فک کنم همه دارن فراموش می کنن چطور بدون مقایسه کردن ، یه چیز رو دوست داشته باشن. این که همه ی ما درست به یه اندازه ارزشمندیم.همه ی ما قشنگیم.بعضیا آشکارتر قشنگند ، و با بعضیا باید دو سال دوست باشی تا آخرش وقتی سرشو تو نور زمستونی به عقب بر می گردونه با خودت بگی «چطور تا حالا نفهمیده بودم انقدر قشنگه؟»

و در مورد روحیات هم همین طوریه. من آدمای زیاد و روحیات زیادتری رو می شناسم. و آدمایی رو دیدم که از خودشون خوششون نمیومد.آدمای خجالتی مثلا ، که نمی دونن بیشتر از این که دست پاچلفتی به نظر برسن ، بامزه و دوست داشتنین.آدمایی که بهشون می گن گستاخ و در واقع شجاعن.آدمایی مثل من ، که صرفا به خاطر این که هیچوقت تعارف نمی کنن و اگه از یه نوع شیرینی تو مهمونی خوششون بیاد شونصدتا ازش بر می دارن ، از طرف بقیه به «بی عرضه بودن در روابط اجتماعی» متهم می شن ، در حالی که یه بار حمید در دفاع از من گفت که من یه جور «سادگی سبک» دارم و شاید شما فک کنین که این چیز خاصی نیست ، در حالی که این خیلیم چیز خاصیه و شما غلط می کنین در مورد مسایل خونوادگی (مخصوصا چیز به این مهمی) نظر می دین.

داشتم می گفتم ، همه چیز به زاویه ی دید بستگی داره. یلدا فک می کنه صدای خنده اش بلند و تو ذوق زنه در حالی که هر بار که می خنده من حتی اگه از شدت غم در بستر مرگ باشم لبخند می زنم. فرزانه فک می کنه دستاش زشته و هیچوقت هم نمی فهمه دستاش تا چه حد خاص و معرکه اس. سارا فک می کنه این که اهل قهر و ناز کردن و اینا نیس باعث میشه روابطش خراب بشه در حالی که این یکی از ویژگیاییه که اونو متمایز می کنه.


و خب ، خلاصه که خودتونو تغییر ندید.محیطتون و آدماتونو تغییر بدید چون به هر حالی آدمایی وجود دارن که تحسینتون می کنن و از صمیم دل دوستتون خواهند داشت. در روابط خانوادگی بقیه هم دخالت نکنید.

و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 202 تاريخ : شنبه 16 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:26