یه بار که داشتم با قطار از مشهد برمیگشتم به تهران، توی کوپهمون یه خانوم مسنی بود که هنوز ده دقیقه نگذشته بود، از یه دختر دیگهای تو کوپه پرسید که آیا قصد ازدواج نداره.
واقعا به این که چطور تو ده دقیقه روش شده که همچین چیزی بپرسه، کاری ندارم. فقط واقعا کل مدت داشتم به این فکر میکردم که چرا از من نپرسید؟ شاید قصد ازدواج داشتم من.
ینی دو ماه گذشته، و من همچنان دارم بهش فک میکنم.
ای خدا.
و همینطور آریا و کاتلین...
ما را در سایت و همینطور آریا و کاتلین دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 0bluefairy1 بازدید : 199 تاريخ : شنبه 18 اسفند 1397 ساعت: 17:30